اعوذ بالله من الشر سیل
اعوذ بالله من اله
آه دل هم وطنانم شکست
در پل دختر بشده است ولوله
آه که غرقاب شده است معمولان
سیل بیامد ، بدتر از حرمله
وای که آبادی خرم ، برفت
حل بشود جان من این مساله ???
آب ببرده است لرستان و هم
لشکر سیل آمده با هلهله
هفته اول به گلستان رسید
گنبد و هم ترکمن و آق قلعه
بعد به دروازه قرآن بشد
بار اجل بود به این قافله
فارس که آموخت به دنیا ،ادب
زخم بخورده است زاین سافله
تنگه ی الله و اکبر ، چه شد?
پر شده با دست یکی جاهله
این همه کم بودوچو طوفان شن
سوی سپاهان بشدی راحله
زله لرزاند چو سومار را
بسته ی نوروزی غم ، کامله
مغرب ایران و جنوبش ، چرا
گشته خراب از پی این غایله
ریشه ما جمله در این خاک و لیک
از چه سبب تفرقه و فاصله
دست مودت بدهیم و به مهر
حفظ کند مام وطن ، شاکله
ابر ستم کاش نبارد ، دگر
کاش نگردد دگرش ، حامله
کاش که بهداشت به سرعت رسد
کاش نیاید به میان ، آبله
آی اهورا ، وطنم حفظ کن
از ستم و سیل و غم و خان خله
وای ز بس گریه نمودم ز غم
هیچ نمانده دگرم حوصله .
حسین دشتی
درباره این سایت